چکیده
قرآن کریم و روایات به صورت مستقیم یا غیر مستقیم همواره توصیه میکنند تا از پیامبر اسلام (ص) و اهلبیت ایشان (ع) بهعنوان الگو و اسوه تبعیت شده و اخذ و نهی مومنین تابعی از دستورات و رفتارهای ایشان باشد. حدیث ثقلین و ادله دینی نیز اهلبیت (ع) را بهعنوان یکی از اصلیترین منابع دین معرفی میکنند. این تبعیت مسلماً مستلزم الگوگیری از اهلبیت (ع) است، اما در بعضی از موارد، الگوگیری میتواند با استفاده از قیاس حاصل شود. به عنوان مثال در مواردی که مقایسهای میان سیره اهلبیت (ع) و سیره غیر ایشان به منظور الگوگیری و تصحیح فاصلهها و اعوجاجات صورت میگیرد، نوعی قیاس در جهت الگوگیری صورت پذیرفته است؛ حال آن که در رشتهای از روایات از قیاس اهلبیت (ع) با غیر ایشان و بالعکس نهی شده، بلکه به کارگیری این نوع از قیاس به منزله کفر تلقی شده است. توصیه الگوگیری جامع قرآن و روایات از پیامبر (ص) و اهلبیت (ع) و نهی رشتهای از روایات از قیاس با اهلبیت (ع) و پرکاربرد بودن الگوگیری از سیره اهل بیت (ع) با استفاده از روش مقایسه در عصر حاضر، نوعی تعارض ظاهری را دربر دارد. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی از نوع تحلیل محتوا درصدد حل این تعارض ظاهری و سوالات برآمده از آن بوده است که با تشکیل خانواده حدیثی و عرضه معانی محتمل روایات مورد بحث به قرآن ثابت کرده است که روایات نهی از قیاس با اهلبیت (ع) صرفاً در موضوع جایگاه، مقامات، فضائل و شئون اختصاصی ایشان است و ارتباطی به قیاسی که مقدمه الگوگیری در افعال و سیره ایشان است ندارد.
کلیدواژهها
موضوعات