چکیده
یکی از بایستههای فقه سیاسی اسلام، لزوم پایبندی به عدالت در سپهر کنشهای کارگزاران و نیز تنظیم و تعریف بایستههای فقهی مورد نیاز در این عرصه است. فرآیند انتخاب این افراد نیز، آوردگاهی برای بروز رفتارهای سیاسی داوطلبان و رأیدهندگان است. این پژوهش به روش اکتشافی- تحلیلی و با بهره از منابع إسنادی در پی دستیافتن به قاعدهای است که توان ارزیابی مؤلفه «عدالت سیاسی» کارگزاران نظام اسلامی را داشته باشد. در این راستا، حدیثی از امام صادق (ع) دستمایه پژوهش قرار گرفته که بر اساس مفاد آن، پایبند نبودن به وعدهها، گونهای از ظلم و عدالتسوزی معرفی شده است. برای دست یافتن به هدف پیشگفته، در گام نخست، مفهوم عدالت سیاسی و ادله اشتراط عدالت برای حاکمان مسلمان تبیین شده است. در گام پسین، از دلایل ذیل برای اثبات لزوم وفا به وعدههای انتخاباتی بهره برده شده است: 1- اطلاق ادله وفای به عهد، 2- عمومات رهنمون بر لزوم امانتداری؛ 3- اصل صداقتمحوری در سلوک سیاسی اسلامی؛ 4- آموزههای رهنمون بر اخلاقمداری؛ 5- اختلالانگیزی در نظام روابط حاکمیّت با مردم؛ 6- تعدی به حقوق عامه و 7- ناسازگاری تخلف از وعده با کفایت سیاسی مورد نیاز برای کارگزاران. دستاورد نوشتار آن است که با بهره از این دلایل میتوان قاعدهای به شکل «إسقاطُ العَدالهِ بِالحَنثِ عَنِ الوَعدَه» پیریزی نمود و از آن برای اعتبارسنجی میزان عدالت داوطلبان مسئولیتهای انتخابی بهره برد.
کلیدواژهها
موضوعات