چکیده
از گزارههایی که بیشتر در حوزه اخلاق و عرفان مورد استفاده قرار میگیرد، «عَبْدِی أَطِعْنِی أَجْعَلْکَ مِثْلِی» است. مطابق مفاد این عبارت، در قبال اطاعت از خداوند، شخص، همچون خداوند، قدرت «کُن فَیَکُونُ» مییابد. پژوهش حاضر بهشیوه تحلیلی و با استفاده از جدول تحلیل محتوا، به ارزیابی سندی و فقهالحدیثی محتوای گزاره پرداخته است. یافتهها حکایت از آن دارد که هیچ طریق قابل توجهی که تعبیر «عَبْدِی أَطِعْنِی أَجْعَلْکَ مِثْلِی» را به یکی از معصومان (ع) ارجاع دهد، یافت نمیشود. وجود برخی عبارات نظیر؛ «فِی بَعْضِ الصُّحُفِ»، «فِی بَعْضِ الْکُتُبِ» و «قَالَ ذَالنُّون» این فرضیه را تقویت میکند که این عبارت از منابع غیر اصیل اسلامی با شمهی صوفیانه و غالیانه وارد میراث روایی شیعه شده است. از قرن هشتم به بعد، شخصیت متهم به غلو چون حافظ رجب بُرسی است که در دورههای بعد از خود، بیشترین استناد به عبارت مذکور به وی شده است. همچنین ملاحظات فقه الحدیثی از اضطراب متن، تعارض با آیه «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ» و همچنین متعارض با ادبیات توحیدی و احادیث ایمه اهل بیت (ع) به ویژه در نفی هرگونه مثلیت، سنخیت و شباهت باری تعالی و ماسوای او حکایت میکند.
کلیدواژهها
موضوعات