نوع مقاله : پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری قرآن و حدیث دانشگاه فردوسی مشهد
2 دکتری فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد
3 دانشیار دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده
محدثان با توجه به حدیث «من بلغ» برخی از احادیث اخلاقی را بدون سند نقل کرده اند و در جدا سازی حدیث اصلی و جعلی ما را با مشکل مواجه ساختهاند. نمونه ای از این احادیث، حدیث «الشَّیْخُ فِی أَهْلِهِ کَالنَّبِیِّ فِی أُمَّتِه» است که اگر بر سر زبانها اشتهار یابد ممکن است به صورت عقیدۀ در آید که ریش سفیدان از جوانان برترند و بر آنها ولایت دارند. در نگاهی به این حدیث آن چه که به ذهن خطور میکند این است که سند حدیث چگونه است؟ و منظور از شیخ چیست؟ و آیا شباهت آن با نبی صحیح است؟ و آیا با آیات و روایات دیگر مطابقت دارد؟ در تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای به سوالات فوق جواب داده میشود. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که در منابع معتبر حدیثی (شیعه و اهل سنت) نیامده و سند صحیحی ندارد و در منابع اهل سنت متن آن به گونههای مختلفی، مانند: «الشَیخُ فی اهله- الشَیخُ فی بیتِه- الشَیخُ فی جِماعَتِه- العَالِمُ فِی اهلِه» نقل شده است که در جمع بین آنها میتوان گفت حدیث «العَالِم فی قَومه» مبین حدیث «الشَیخُ فی اهلِه» است و سه حدیث دیگر در صدد گستره فعالیت شیخ میباشند، این فعالیت ابتدا از خانه سپس اهل و بستگان و در مرحله بعد جماعت شروع میشود. واژه شیخ نیز بر بزرگسال، مرد خانواده، عالم، عالم دین، صاحب رای و صاحب آبرو و واژه اهل بر همسر فرد، خانواده، پیروان و تابعان شخص اطلاق میشود، شارحان حدیث از آن معنای بزرگسال عالم را فهمیده اند و با وظایفی که قرآن برای انبیاء میشمارد جز بر پیر عالم نمیتواند صادق باشد. اگر حدیث مورد بحث دلالت بر تبعیت داشته باشد تبعیت بدون تخصص از نظر قرآن و سنت مردود میباشد.
کلیدواژهها