نوع مقاله : پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دوره دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه آزاد اسلامی
2 دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه کاشان
3 استادیار گروه علوم قرآن و حدیث واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی
چکیده
این پژوهش معنا و کارکرد عقل را از دیدگاه فیض کاشانی و مجلسی مورد بررسی قرار میدهد. پرداختن به ماهیت عقل و چیستی آن از منظر دو محدث صاحب نام قرن یازدهم که رویکردشان در مباحث معرفت دینی با رویکرد متکلمان متفاوت است، از اهمیت این پژوهش حکایت دارد. با وجود آنکه هم فیض کاشانی و هم علامه مجلسی محدثاند با این حال ضمن برخورداری از نظرگاه مشترک هرکدام، در مواجهه با عقل، تفاوت دیدگاههایی هم دارند. فیض کاشانی به تأسی از غزالی چهار معنا برای عقل بیان میکند و سپس با جمع بین آنها به عقل نظری و عملی معتقد میشود و برای هرکدام معنای خاصی را در نظر میگیرد که در کارکرد باهم تفاوت دارند. اما علامهی مجلسی شش معنا برای عقل ذکر کرده است و برخلاف فیض، سعی میکند همهی معانی ششگانه را تجمیع کند و حقیقت واحدی را برای عقل درنظر گیرد؛ ولی با قائل شدن در معنای پنجم عقل به عنوان تمثیل و نیز عدم پذیرش معنای ششم عقل که از سوی فلاسفه بیان گردیده، عملاً این اتحاد معنایی عقل را زیر سؤال میبرد. از سوی دیگر هر دو محدث میکوشند، متناسب با این معانی عقل، روایاتی را شاهد بر ادعای خود بیاورند که در این جستار علمی برخی از آنها ذکر شده و از رهگذر آن نظریه هرکدام روشنتر خواهد شد. هدف نهائی این نوشتار که با روش توصیفی تحلیلی است، مقایسهی این دو دیدگاه و برجسته ساختن وجوه اشتراک و اختلاف آن دو دیدگاه است.
کلیدواژهها